به گزارش شفاف، روزنامه شرق در گزارشی نوشت: سالها پس از حاکم شرع دادگاه انقلاب، حالا «حسین اللهکرم» هم به جرگه منکران کوروش پیوسته است. رئیس شورای هماهنگی حزبالله با انتشار مطلبی در اینستاگرام خود، به بهانه تجمع روز تولد کوروش در آبان ماه و حواشی آن در پاسارگاد، هویت این پادشاه هخامنشی را زیر سؤال برده و مدعی شده چرا در تاریخ و ادبیات نامی از کوروش نیست.
روزنامه شرق در گزارشی نوشت: سالها پس از حاکم شرع دادگاه انقلاب، حالا «حسین اللهکرم» هم به جرگه منکران کوروش پیوسته است. رئیس شورای هماهنگی حزبالله با انتشار مطلبی در اینستاگرام خود، به بهانه تجمع روز تولد کوروش در آبان ماه و حواشی آن در پاسارگاد، هویت این پادشاه هخامنشی را زیر سؤال برده و مدعی شده چرا در تاریخ و ادبیات نامی از کوروش نیست.
او نوشته است: «ﭼﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ هیچ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﯾﻢهای ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺛﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ، ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﺍ نمیشناسن؟؟؟ ۲- ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﯾﮑﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ، ﭼﺮﺍ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ میدونن، ﺑﺎﺭها ﻭ ﺑﺎﺭها «ﻣﺮﺩﻭﮎ» ﺑﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﻭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ میگوید ﺑﺎ ﯾﺎﺭﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻩ؟ ۳- ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﯿﺴﺖ؟؟؟ ﺳﻌﺪﯼ، ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻌﺮﺍ، ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﻧﺒﺮﺩﻥ؟؟؟ ﻣﮕﺮ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟! ﭼﺮﺍ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﺎهاﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟؟؟
ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺎهان ﻭ حکومتهایی قبلتر ﺍﺯ هخامنشیان ﻭ ﺑﻌﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩﻩ، ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﺴﺘﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭼﻪ ﮐﺴﯿﻪ؟؟؟ ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽها ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺎﻋﻈﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﯾﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ! ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﭘﻬﻠﻮﯼ، ﺍﺳﻢ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪﺷﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ شخصیت کوروش ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍیرﺍنیاﻥ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﻮﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ نکردن!
ﺑﺮﺧﻼﻑ سایر ﺍﺳﺎﻣﯽ ﭘﺎﺩﺷﺎهاﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺘﻮﻥ ﺑﮕﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ، ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ؟ ۴- ﺁﺛﺎﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺍﺭﻭﭘﺎ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﺰﺍﯾﺮ ﻣﺪﯾﺘﺮﺍﻧﻪ، ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺛﺎﺑﺖ میکنه ﮐﻪ ﺭﻭﻡ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭ ﺑﺮﺗﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ، ﺍﻣﺎ ﺁﺛﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ، ﮐﻪ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻧﺶ ﻣﺪﻋﯽ هستند ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﯿﺎ ﻭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ ﺯﯾﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ هیچ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺟﺰ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﻤﻮﻥ!!!
ﺣﺘﯽ ﺧﺮﺍﺑﻪﺍﯼ، ﺳﺘﻮﻧﯽ، ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺎ ﻣﺎﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻮﺭﻭﺷﻪ! ﭼﻄﻮﺭ میشه ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍتوﺭیش ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﻪ، ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻤﺪﻧﺶ هیچ ﺍﺛﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﺍﺗﺶ ﻧﺒﺎﺷﻪ؟؟؟ ٥- ﻧﮑﺘﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ هرﭼﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ هست ﺟﺪﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺒﻌﺸﻮﻥ ﺗﺎﺭیخ هرﻭﺩﻭﺕ ﻭ ﻧﻘﻞ ﮔﺰﻧﻔﻮﻥ هستش ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺟﯽ هستند ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺸﻒ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺎﻡ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ(ﻉ) ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﮐﺸﻒ ﻭ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺦ هرﻭﺩﻭﺕ همه ﺩﺭ ﯾﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽﺗﺒﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ!!! ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻘﺒﺮﻩﺍﯼ ﮐﻪ قرنها ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻮﺩﻩ، ﯾﻬﻮ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯿﺸﻪ؟ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ!!!! ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﯼ ﺑﺎهوﺵ ﻗﺒﻠﺶ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﻥ؟؟؟».
«اللهکرم» کل ماجرای تاریخ هخامنشی، باستانشناسی و خط میخی را به یک توطئه انگلیسی تقلیل میدهد. این راهی است که البته پیش از او صادق خلخالی رفته بود. خلخالی هم برخلاف بسیاری از روحانیون نظر مثبتی درباره کوروش نداشت.
او در بخشی از رساله خود نوشته است: «راجع به دین پادشاه هخامنشی باید این معنی را اذعان نمود که آنها یک دین مسلم و ثابت نداشتهاند، بلکه در هر کوره و دوره دین آن مکان و زمان را قبول میکردهاند و پایبند به هیچ یک از مذاهب نبودهاند و برای پیشبرد مقاصد سیاسی و شیطانی خود به آب و رنگ هر مذهبی خود را زینت میدادهاند. همچنان که کوروش برای زئوس، مردوک، مهر، ناهید و افرودیت قربانی میکند، با اینکه آنها خدایان ملل مختلف بودهاند، مثل ملکه انگلستان در هند شاش گاو را به عنوان تبرک که عقیده بعضی از هندوها است میخورد».
«خلخالی» سپس به ریشه روایتهای به عقیده وی «دروغ درباره تاریخ زندگی کوروش پرداخته»، «هرودوت» مورخ را دروغپرداز دانسته و روایت گزنفون از کوروش را نیز برآمده از تخیلات او دانسته و نوشته است: «نوشتههای هرودوت به صورت افسانه و برای نقالهای قهوهخانه و درویشهای سر کوچهها هم به درد نمیخورد تا چه رسد که از آن یک حماسه کوروش کبیر بسازیم و بعد هم به آن افتخار کنیم».
کار صهیونیسم است
برخلاف «اللهکرم» که ریشههای کوروششناسی را برآمده از توطئهای انگلیسی میداند، خلخالی آن را کار صهیونیسم میدانست. او حتی پرویز ناتلخانلری را نیز مهره ثابت صهیونیسم بینالمللی مینامید، به نوشته او «خانلری با وجود تصریح مورخین شرق و غرب که هرودوت یا گزنفون دروغگو هستند... قلم به دست گرفته و از هر راه ممکن وارد شده، از کوروش کبیر قهرمان ساخته و لوحه او را به نام اولین لوحه حقوق بشر به مردم معرفی میکند».
«صادق خلخالی» گرامیداشت روز تولد کوروش را سیاستی استعماری دانسته و نوشته است: «گاهی مردم را به تریاک و زمانی دیگر مردم را به میگساری و موسیقی و هنر و وقت دیگر آنها را به ورزش و میدان المپیک و بار دیگر آنها را به هیپیگری و درویشی و عرفان موهومی و سپس به لباس و مدپرستی مثل مینیژوپ و ماکسی و میدی و غیره و بالاخره به وسیله سینما و تئاتر و تریا و کاباره و به وسیله مجلات و روزنامههای مزدور و عکسها و فیلمهای سـ. ک. سی و به وسیله رمان و تاریخ موهومی و روز تولد موش و سگ و گربه و یا کوروش کبیر مشغول کرده و میخواهند که ملت هیچگاه رشد فکری نداشته باشند».
«صادق خلخالی» توصیف کوروش را به تمامی از موضعی خصمانه و مبتنی بر نفی روایتهای مثبت آغاز کرد و به آنجا رسید که سخنگفتن از عظمت دوران حکمرانی او بر ایران را «سیاست استعمار» و «توطئه یهود» دانست.
«خلخالی» این سخنان را از موضع یک دانشآموخته حوزه نوشته بود اما او با این رساله در برابر برخی بزرگان حوزه قرار میگرفت. از آنجمله علامه طباطبایی بود که کوروش را مصداق «ذوالقرنین» دانسته و نوشته بود: «به هر قومی ظفر پیدا میکرد، از مجرمان ایشان میگذشت و عفو مینمود و بزرگان و کریمان هر قومی را اکرام و ضعفای ایشان را ترحم و مفسدان و خائنان را سیاست مینمود».
ذوالقَرنین یکی از شخصیتهای ذکرشده در قرآن است. براساس آنچه در قرآن آمده است، ذوالقرنین، فرمانروایی بود که سه لشکرکشی مهم داشت؛ نخست به باختر، سپس به خاور و سرانجام منطقهای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت. او انسان یکتاپرست و مهربانی بود و از طریق دادگری منحرف نمیشد و به همین جهت، مشمول لطف خدا بود او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقهای نداشت. او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود که در آن، به جای آجر و سنگ، از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد، کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوجوماجوج بوده است.
هرچند «علامه طباطبایی» کوروش را همان ذوالقرنین میداند؛ اما خلخالی بیتوجه به تفسیر علامه، مفسران و روحانیونی که کوروش را مصداق «ذوالقرنین» ذکرشده در قرآن دانسته بودند، واعظان سلطنت و دربار معرفی کرد و نوشت: «مگر یک نفر انسان بهتماممعنی جانی و منحط از نظر اخلاق عمومی و خصوصی، میتواند ذوالقرنین باشد؟ حیف است که ذوالقرنین مقدس و محبوب، کوروش منحوس جاهطلب و عیاش و آدمکش باشد... فردی که زن خود را پس از بادهگساریهای بیحد به مردم عرضه میکند و در حالت مستی، فرمان قتل مردمانی را که ضدیهودند صادر میکند».
این در حالی بود که به اعتقاد علامه طباطبایی و آنچنان که او در تفسیر آیاتی از سوره کهف میآورد، کوروش «به وحی و یا الهام و یا به وسیله پیغمبری از پیغمبران تأیید میشده» و «از کسانی بوده که خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش جمع کرده بود؛ خیر دنیا برای اینکه سلطنتی به او داده بود که توانست با آن به غرب و شرق برود و هیچ چیز جلوگیرش نشود... و اما آخرت، برای اینکه او بسط عدالت و اقامه حق در بشر نموده، به صلح و رفق و کرامت نفس و گستردن خیر و رفع شر در میانه بشر سلوک کرده».
روایت متفاوت صادق علمالهدی
یکی از عجیبترین بخشهای رساله خلخالی، بخشی بود که او به فساد اخلاقی کوروش اشاره کرده بود. خلخالی در جزوه خود نوشت: «کوروش پسر جوانی بود از اهل «مر» که از شدت احتیاج مجبور گردید راهِزنی پیش گیرد و لواط بدهد...». خلخالی این جمله را به نقل از کتاب «تاریخ ایرانباستان» نوشته مشیرالدوله پیرنیا مطرح کرده بود، حال آنکه متن اصلی کتاب اینچنین بود: «کوروش پسر چوپانی بود از ایل مردها که از شدت احتیاج، مجبور گردید راهزنی پیش گیرد».
این موضوع، یکی از نقاط مهمی است که با انتقاد منتقدان خلخالی از جمله سعیدی سیرجانی و باستانیپاریزی مواجه بود، تاآنجاکه بعضی وی را به بیدقتی در نقل مطالب و برخی دیگر او را به «تحریف» تاریخ متهم کردند. وی اما در سال ۱۳۷۷، در گفتوگویی در پاسخ به این طیف از منتقدان، گفته است: «از کلمات تاریخی میتوان برداشتهایی متفاوت داشت».
در میان روحانیون به تازگی، حجتالاسلام «صادق علمالهدی»، برادرزاده «علمالهدی»، هم درباره ماجرای روز کوروش و تاریخ باستانی ایران اظهارنظر جالب و متفاوتی داشته است. او چندی قبل با ابراز تأسف از اینکه که گاهی شاهد سخنان و نوشتهجات و فیلمهایی هستم که ظاهرا برای دفاع از مذهب، کوروش و تمدن و منشور او را به چالش میکشند و مفاخر تاریخی یک ملت را تحقیر میکنند گفته بود: «ظاهرا برخی گمان میکنند ایجاد تردید و خدشه درباره فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران باستان، به تقویت بنیانهای مذهبی در جامعه خواهد انجامید؛ غافل از آنکه ایجاد تقابل بین دینداری و وطندوستی، هم خلاف واقع است و هم میتواند برای دین بسیار خطرناک باشد؛ چرا که موجب میشود حس قوی عشق به میهن که بخش لاینفک فرهنگ هر ملتی است، به ابزاری قدرتمند در دست مخالفان دین برای تحریک احساسات ضددینی تبدیل شود.
واقعیتش این است که ما هیچ مشکلی با کوروش و تمدن او نداریم اساسا چه منافاتی بین عرق دینی و عرق ملی میتواند باشد؛ وقتی میبینم احادیثی از قبیل «حب الوطن من الإیمان» یا «من إیمان الرجل حبه لقومه» (سفینة البحار، ج۸، ص۵۲۵) در کتب دینی ما نقل شده و مورد انکار علمای ما واقع نشده است؟ البته ما تمام گفتهها و کردههای مدعیان وطندوستی را تأیید نمیکنیم که دیرزمانی است افراط و تفریط بلای جان این جامعه آفتزده شده است، لیکن درعینحال، نباید بیجهت حربه به دست دشمنان و مغرضان داد».
این درحالی بود که آیتالله «نوریهمدانی» در واکنش به تجمع عدهای بر سر مزار کوروش، گفته بود: «امروز هم افرادی بر سر مزار کوروش میروند و طواف میکنند؛ درحالیکه انقلاب اسلامی ایران بود که مردم را از استکبار جهانی و استبداد داخلی نجات داد و اسلام را زنده کرد. امروز با بودن بسیج، سپاه و وزارت دفاع در مملکت، چرا باید عدهای بر مقبره کوروش جمع شوند؛ آنها شعارهایی که ما برای رهبر انقلاب اسلامی میگوییم، برای کوروش گفتند؛ اما باید بدانند امروز مملکت ایران یک مملکت اسلامی و انقلابی و دنباله انقلاب پیامبران و ائمه علیهماسلام است».
shabahang...
ما را در سایت shabahang دنبال می کنید
برچسب : همسر الله کرم استکی, نویسنده : 7hshabahang9 بازدید : 227 تاريخ : پنجشنبه 11 آذر 1395 ساعت: 18:35